پرسش ۵۱۴ - دورهای در معجزات دربارهٔ کارما چه میآموزد؟
۱ مهر ۱۴۰۴
کنت واپنیک
پاسخ: گرچه دورهای در معجزات از واژهٔ «کارما» استفاده نمیکند ــ که در تعالیم معنوی شرقی برای قانون علت و معلول به کار میرود ــ این دوره بهطور قطع در بسیاری از بخشها به این مفهوم میپردازد.زمان خطی جنبهای اساسی از کارما یا علت و معلول در دنیای نفس است.در این دوره، عیسی به ما میگوید که علت و معلول از هم جدا نیستند:
علت و معلول یکی هستند، نه جدا.
و تنها در نظام فکریِ جدایی است که این دو میتوانند متمایز به نظر آیند.و تنها در دنیای جدایی و زمان است که کارما ــ یا قانون علت و معلول جهان ــ میتواند عمل کند.
وقتی خود را (به انتخاب خویش) درون نظام باورهای جهان مییابیم، کارما بیطرف میشود؛ گرچه در ابتدا نفس مفهوم علت و معلول را پدید آورد تا واقعیت جدایی را تثبیت کند، از جمله پیامدهای گناه و مجازات برای حملهٔ ما به خدا.البته از دیدگاه این دوره، هیچکدام از اینها واقعی نیست.اما از آنجا که ما به قانون علت و معلول باور داریم ــ که خود زاییدهٔ باورمان به واقعیت جدایی است ــ عیسی کاربردی نرمتر از این اصل را به ما نشان میدهد.
نفس میخواهد ما باور کنیم که برای همهٔ کارها و کوتاهیهایمان در دنیا پیامدهایی اجتنابناپذیر وجود دارد: کارهای خوب پیامدهای خوب به بار میآورند و کارهای بد پیامدهای بد.و نوعی تعادل دوگانه باید حفظ شود، یا دِینی که باید به سبب همهٔ انتخابهای ما در دنیا پرداخت شود.
عیسی اما تمرکز را از جهان به ذهن ما منتقل میکند، جایی که به ما کمک میکند دریابیم تنها انتخابی که واقعاً انجام میدهیم در ذهن ماست: میان نظام فکری نفس و نظام فکری روحالقدس.و تنها در ذهن است که علت و معلول معنای واقعی دارند.هر نظام فکری پیامدهایی دارد بر اساس اینکه آیا آرامش ذهن را تجربه میکنیم یا نه.و آرامش ما در زمان حال تنها به انتخاب کنونی ما بستگی دارد، بیآنکه هیچ ربطی به تصمیمهای گذشته داشته باشد.این فهم توان آن را دارد که ما را از چرخهٔ کارمایی رها کند که به نظر میرسد میطلبد پیامدهای اعمالمان را در زمان و مکان تجربه کنیم.و بخشایش، تمرین این دوره برای آزاد کردن ما از هرگونه بدهیِ به اصطلاح کارمایی است.
دورهای در معجزات | ۲۶ شهریور ۱۴۰۴
۲۶ شهریور ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
عشق، نیز، جشنی برای تو تدارک خواهد دید، بر روی میزی که با سفرهای پاک پوشانده شده، و در باغی آرام قرار دارد که در آن هیچ آوایی جز آواز و زمزمهای آرام و سرورآمیز شنیده نمیشود.این جشنی است که رابطهٔ مقدس تو را گرامی میدارد، و در آن همه به عنوان یک مهمان محترم پذیرفته میشوند.و در یک لحظهٔ مقدس، شکرانه توسط همگان با هم گفته میشود، در حالی که با ملایمت دور میز شکرگزاری گرد هم میآیند.و من در آنجا به شما خواهم پیوست، همانگونه که مدتها پیش وعده دادم و هنوز هم وعده میدهم.چرا که در رابطهٔ جدید تو من پذیرفته میشوم.و جایی که من پذیرفته شوم، آنجا هستم.
دورهای در معجزات | ۲۱ شهریور ۱۴۰۴
۲۱ شهریور ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
رستاخیز تو بیداری دوبارهٔ تو است.من الگوی تولد دوباره هستم، اما خود تولد دوباره، صرفاً آگاه شدن ذهن تو از چیزی است که از پیش در آن است.خداوند خودش آن را در آنجا قرار داد، و بنابراین برای همیشه حقیقی است.من به آن باور داشتم، و به همین دلیل آن را به عنوان حقیقی برای خودم پذیرفتم.مرا یاری کن تا آن را به نام ملکوت خداوند به برادرانمان بیاموزم، اما نخست باور کن که برای تو حقیقی است، وگرنه به اشتباه آموزش خواهی داد.برادرانم در طول آن به اصطلاح «عذاب در باغ» خوابیدند، اما من نمیتوانستم از آنها خشمگین باشم، زیرا میدانستم که نمیتوانم ترک شوم.
دورهای در معجزات | ۲۱ مرداد ۱۴۰۴
۲۰ مرداد ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
نیایش کردن به مسیحا در هر کسی نیایش حقیقی است زیرا هدیهای از شکرگزاری به پدرش است.درخواست اینکه مسیحا تنها خودش باشد، یک خواهش نیست.این سرودی از شکرگزاری برای آنچه که تو هستی است.قدرت نیایش در اینجا نهفته است.چیزی نمیخواهد و همه چیز را دریافت میکند.این نیایش را میتوان سهیم شد زیرا برای همه دریافت میکند.نیایش کردن با کسی که میداند این حقیقی است پاسخ داده میشود.شاید یک شکل اختصاصی برای حل یک مشکل اختصاصی برای هر یک از شما پیش بیاید؛ فرقی نمیکند کدامیک.شاید به هر دوی شما برسد، اگر خالصانه با یکدیگر هماهنگ باشید.به این دلیل خواهد آمد که شما متوجه شدهاید که مسیحا در هر دوی شما است.این، تنها حقیقت آن است.
دورهای در معجزات | ۱۸ مرداد ۱۴۰۴
۱۷ مرداد ۱۴۰۴
دورهای در معجزات
به تو گفته شده است که پاسخ هر مشکل اختصاصی را از روحالقدس بخواهی، و اگر نیاز تو چنین باشد پاسخی اختصاصی دریافت خواهی کرد.به تو همچنین گفته شده است که تنها یک مشکل و یک پاسخ وجود دارد.در نیایش این مسئله تناقضی ندارد.تصمیمهایی هست که باید در اینجا گرفته شوند، و این تصمیمها چه اوهام باشند چه نباشند باید گرفته شوند.نمیتوان از تو خواست که پاسخهایی را بپذیری که فراتر از سطح نیازی است که میتوانی تشخیص دهی.بنابراین، نه شکل پرسش اهمیت دارد، و نه چگونگی پرسیدن آن.شکل پاسخ، اگر توسط خداوند داده شود، با نیاز تو آنگونه که آن را میبینی، مطابقت خواهد داشت.این صرفاً پژواکی از پاسخ آوای او است.صدای واقعی، همیشه سرودی از شکرگزاری و عشق است.