خداوند سرچشمه تو است

۲۴ شهریور ۱۴۰۲
گری رنارد
آرتن: ...اگر جهان وهمی مدام در حال تغییر است و خداوند تغییر‌ناپذیر و ابدی است، تو ترجیح می‌دهی سرچشمه‌ات کدام یک باشد؟مشکل کمبودهای تو، که نمادی از پندار جدایی است، با این واقعیت تقویت می‌شود که تو به چیزی ایمان داری که نمی‌توان روی آن حساب کرد.اگر منبع تأمین نیازهای خود را چیزی در این دنیا بدانی، برای مثال پیشه‌‌ خود، شغل خاص یا توانایی‌های خودت، پس وقتی چیزی تغییر می‌کند - همانطور که همیشه در این دنیا در حال انجام است- ممکن است در سرما بی‌پناه بمانی.یک منبع موهوم ممکن است از دست برود.
اگر منبع تو نتواند تغییر کند یا تباه شود چه؟آنگاه تو ایمان خود را در جایی قرار می‌دهی که ایمان در آنجا موجه است.اکنون می‌توانی مشغولیت‌ها و تلاش‌های گذرای خود را بسادگی به عنوان ابزاری ببینی که می‌توانند به‌ عنوان تجلی‌هایی نمادین از تأمین بودن دائمی تو مورد استفاده قرار می‌گیرند.اکنون منبع تو تبدیل به یک چشمه بی‌انتها می‌شود که در آن می‌توانی بدنبال راهنمایی بروی، راهنمایی که همیشه به شکلی از الهام می‌آید.اگر ابزار تو تباه شد، پس چه؟لازم نیست به آن وابسته باشی زیرا منبع تو نیست.اگر منبع تو ثابت و دائمی باشد، یک ابزار را می‌توان به راحتی و به سرعت با ابزار دیگری جایگزین کرد - از طریق وقوع بسیار طبیعی الهام.و با دانستن اینکه نمی‌توانی منبع خود را از دست بدهی، می‌توانی آسوده باشی.
ناپدید شدن جهان
گری رنارد

دوره‌ای در معجزات | ۲۴ شهریور ۱۴۰۲

۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
رستگاری نمی‌طلبد که روح را مشاهده کنی و بدن را ادراک نکنی.تنها می‌طلبد که این باید انتخاب تو باشد.زیرا تو می‌توانی بدن را بدون کمک ببینی، اما نمی‌دانی چگونه دنیایی جدا از آن را مشاهده کنی.این دنیای تو است که رستگاری آن را باطل خواهد کرد، و به تو اجازه می‌دهد تا دنیای دیگری را ببینی که چشمانت هرگز نمی‌توانست آن را بیابد.نگران نباش که این چگونه هرگز می‌توانست باشد.تو نمی‌فهمی چگونه آنچه می‌بینی در بینایی تو پدیدار شد.زیرا اگر می‌فهمیدی، آن از میان می‌رفت.پرده جهل بر خیر و شر کشیده شده، و باید از آن گذشت تا هر دو ناپدید شوند، تا ادراک مخفیگاهی نیابد.این چگونه انجام می‌شود؟این اصلا انجام نمی‌شود.چه چیزی می‌تواند درون جهانی که خداوند آفریده وجود داشته باشد که هنوز باید انجام شود؟

دوره‌ای در معجزات | ۲۱ شهریور ۱۴۰۲

۲۱ شهریور ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
رستگاری باطل کردن است.اگر انتخاب کنی که بدن را ببینی، دنیایی از جدایی، چیزهای نامرتبط، و رویدادهایی را مشاهده می‌کنی که اصلاً هیچ معنایی ندارند.این یکی ظاهر می‌شود و با مرگ ناپدید می‌شود; آن یکی محکوم به رنج و زیان است.و هیچ‌کس دقیقاً آنگونه نیست که لحظه‌ای پیش بود، و نیز لحظه‌ای بعد همان‌گونه نخواهد بود که اکنون است.چه کسی می‌تواند در جایی که این همه تغییر دیده می‌شود اعتماد داشته باشد، زیرا چه کسی ارزشمند است اگر او چیزی جز غبار نیست؟رستگاری باطل کردن همهٔ این‌ها است.زیرا ثبات در بینایی کسانی پدیدار می‌شود که رستگاری چشمانشان را از نگریستن به بهای حفظ احساس گناه آزاد کرده است، زیرا آن‌ها در عوض انتخاب کردند که آن را رها کنند.

تعهد به یادآوری

۱۸ شهریور ۱۴۰۲
گری رنارد
گری: وقتی یادم می‌آید که نباید هیچ گلایه‌ای داشته باشم، گلایه نمی‌کنم.واقعاً هیچ بی‌عدالتی وجود ندارد اگر من همه آن را ساختم، و همه آن را به دلیلی ساختم.وقتی آن را به یاد می‌آورم، احساس در صلح بودن می‌کنم، اما بعد فراموش می‌کنم این کار را انجام دهم و دوباره در مزخرفات نفس فرو می‌روم.
پورسا: بله. و اینجا یکی از بزرگترین مشکلات را برای همه شاگردان جدی دوره‌ شناسایی کرده‌ای.
گری: هنگامی که حقیقت را می‌دانیم و درک می‌کنیم، یادآوری آن زمانی که اتفاقات بدی می‌افتد، می‌تواند بسیار دشوار باشد، به‌ویژه زمانی که آن مربوط به چیزی است که برایمان مهم است.
پورسا: دقیقاً.هوشیاری ممکن است دشوار باشد، اما بسیار ضروری است.تو باید هر چند وقت یکبار خودت را متعهد کنی که حتی بیشتر هوشیار باشی.وقتی حقیقتی را که روح‌القدس به تو می‌دهد به خاطر نمی‌آوری این شادی خود تو است که به تأخیر می‌افتد.همانطور که دوره‌ می‌پرسد:
یک معجزه چیست جز این یاد‌آوری؟و کیست که این یاد در او نهفته نیست؟
(م_۲۱_۱_۱۰˸۴-۵)
ناپدید شدن جهان
گری رنارد

دوره‌ای در معجزات | ۱۸ شهریور ۱۴۰۲

۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دوره‌ای در معجزات
تو یا جسم را می‌بینی یا روح را تشخیص می‌دهی.هیچ سازشی میان این دو وجود ندارد.اگر یکی واقعی است، دیگری باید غیرحقیقی باشد، زیرا آنچه واقعی است ضد خود را انکار می‌کند.در رؤیت انتخابی جز این نیست.آنچه در این مورد تصمیم می‌گیری، تعیین کننده همه چیزهایی است که می‌بینی و می‌پنداری واقعی است و حقیقی می‌دانی.تمام دنیای تو به این یک انتخاب وابسته است، زیرا تو در اینجا آنچه را که هستی، به عنوان جسم یا روح در باور خود تثبیت کرده‌ای.اگر جسم را انتخاب کنی، هرگز از بدن به عنوان واقعیت خودت نخواهی گریخت، زیرا انتخاب کرده‌ای که آن را این‌چنین می‌خواهی.اما روح را انتخاب کن، و همه بهشت خم می‌شود تا چشمانت را لمس کند و دید مقدست را برکت دهد، تا دیگر دنیای جسم را نبینی مگر برای شفا و تسلی و برکت دادن.
دوره‌ای در معجزات

استفاده از مطالب فقط برای مقاصد غیرتجاری و با ذکر منبع بلامانع است.